در باره پست قبل

ساخت وبلاگ

پست قبلی من سو تفاهم هایی برای بعضی از دوستان به وجود آوردههدف من از نوشتن این مطلب این بود که بگویم.

۱-- عوامل زیادی بر شکل گیری نوع تفکر انسانها تاثیر گذار هست.یکی از آنها ادبیات داستانی هست.علت. اینکه بعضی از نویسنده های جوان ونسبتا جوان که از قضا چه در فضای مجازی وچه غیر مجازی ، داستانهایی با این مایه ها می نویسند چیست؟

غیر از جا انداختن این موارد که مرد باید برای تار مو یقه چاک بدهد واینطوری در دل دخترها قند آب بشود ودختر هم هر چه ضعیف تر ، خواستنی تر؟

این چند هزار دنبال کننده بعضی کانالها وپیج های اینچنینی و خریدار چاپ های دوم وسوم وچندم این کتابها چه کسانی هستند.

من وشمای معترض، یکی از راههای مبارزه هم میتواند برایمان کم رنگ کردن تاثیرات این نوشته ها با پرداختن به مسائل اصلی زنان است.

عده ای سعمی میکنند مسائل را فقط به مساله حجاب تقلیل بدهند.

اول- نود در صد مردم مشکلات اقتصادی دارند .چه نسل گذشته ، چه نسل جوان.بنا بر این هر دو نسل فارغ از جنسیت از این جهت مشکل دارندو معترض هستند.

دوم- زنان از نظر قانون ارث و دیه نصف مرد حساب میشوندقبل از از ازدواج اجازه خروج از کشور و ازدواج آنها دست پدر وجد پدری گاهی عمو هست.بعد از ازدواج از نظر شرعی اجازه خروج از کشور ، تعیین محل سکونت، حضانت فرزندان، طلاق، اشتغال وادامه تحصیل زن دست شوهر هست.زن نمیتوان قاضی ورئیس جمهور بشود .کار خانه داری زنان. تقریبا هیچ حساب میشود، قانونی به نام اجرت المثل تصویب شده ولی باید ثابت کنی که قصد انجام کارهای خانه از جنبه همکاری یا کمک را نداشته ای.قتل های ناموسی هنوز اتفاق میافتد ، هنوز در بعضی مناطق پسر سیزده چهارده ساله هم برای خواهر سی ساله اش تعیین تکلیف میکند.در پست قبل هدفم این بود که بگویم ادبیات داستانی تاثیر گذار هست.دلسوزان امور زنان سعی کنند در همه این موارد ی که گفتم ودهها موردی که مجالش نیست ، به نحوی که جذابیت داشته باشد ودیده شود، بنویسند .اطلاع رسانی کنند .اگر میتوانند فرم داستانی به نوشته ها بدهند.منظورم کار دستوری نیست.

دیگر اینکه دست از مرز بندی نسلی برداریم.نه تمام دهه هفتاد- هشتاد- یا نودی ها قهرمان هستند ، نه همه متولدین دهه های گذشته قشر خاکستری و مانع رشد.یکی مثل خانم سیمین دانشور، بیش از پنجاه سال قبل در داستانهایش مسائل زنان رامطرح کرد.

همانطور که سالهای قبل هم وقتی گفته میشده که نسل جوان بی فکر و بی مسئولیت است ، من با این مرز بندیها مخالف بودم.

اینجا جایی نیست که به وضوح بشود در مورد وقایع سال قبل صحبت کرد.بنابر این به کلمات حساس نشوید که چرا کلمه اعتراض را به کار برده ام واز کلمه دیگری استفاده نکرده ام یا در موردبعضی اقوام صحبت نکرده ام.من خودم به نوعی بخشی از یکی از این اقوام هستم.با این اقوام زندگی کرده ام وبه میزان قابل توجهی با مشکلات بعضی از اقوام آشنا هستم.

+ نوشته شده در شنبه نهم اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت 12:16 توسط مینو چهر میرزاده  | 

زمزم...
ما را در سایت زمزم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : milad321o بازدید : 46 تاريخ : يکشنبه 1 مرداد 1402 ساعت: 19:47