بهم ریختگی

ساخت وبلاگ

حدود دو ماه قبل،بخاطر سردردهای مکرر ودرهای عضلانی ،به پزشک متخصص مغز واعصاب مراجعه کردم و خواستم برای اطمینان،دستور ام.آر.آی- مغز،گردن،کمر وزان وهمینطورآزمایش میزان پوکی استخوان ونوار عصب وعضله بنویسد. دوروز بعد با یک مرکز تصویر برداری خصوصی تماس گرفته ام.با چانه زنی برای چهار روز بعد ،برای آزمایش تراکم استخوان،عکس ساق پا وقت داده وگفته ام .آر .آی هم ده روز بعد نیمه شب وقت داریم.

اطراف محل رادیولوژی جای پارک پیدا نمیشده.بعد از ساعتی چرخیدن در خیابانها،پسرم دو خیابان آنسوتر،جای پارکی پیدا کرده وتا مرکز رادیولوژی،ویلچیر را هل داده.بعد از یکساعتی در صف پذیرش و پرکردن فرم های مختلف،از مچ پا عکس گرفته اند که دکتر دیگری نسخه نوشته بوده.بعد که به سراغ آزمایش تراکم استخوان رفته ام،گفته اند کد رهگیری که دکتر مغز واعصاب به ما ارائیه داده در سیستم موجود نیست.هم برای ام.آر.آی،هم برای تراکم استخوان.یک ساعت طول کشیده تا بتوانیم منشی پزشک را تلفنی پیدا کنیم و بعد از نیم ساعت توضیح دادن،با اکراه پذیرفته که کد دیگری ثبت کنند.دوباره کد را تحویل قسمت پذیرش داده ایم واینبار میگوید:نسخه ام.آر .آی وارد سیستم شده ولی تراکم استخوان وارد نشده.به منشی یکی از بستگان که متخصص اطفال است زنگ میزنم وجریان را توضیح میدهم وخواهش میکنم،به دکتر بگوید یک آزمایش تراکم استخوان برایم بنویسد.دو ساعتی طول میکشد تا نسخه جدید برایم پیامک میشود،دو باره که به قسمت پذیرش مربوطه مراجعه میکنیم،میگویدبا نسخه متخصص اطفال فقط به صورت آزاد میتوانند این آزمایش را انجام بدهند.حدود هفتاد هشتاد نفر در رادیولوژی در آمد ورفت هستند وتعداد محدودی ماسک دارند.میگویم شاید بیمه مدارک را قبول کند واز فکر اینکه دو باره نمیتوانم این مسیر واین معطلی را طی کنم،آزمایش را انجام میدهم وپول آنرا آزاد پرداخت میکنم.

نوبت تکمیل پرونده نوبت دهی ام.آر .آی که میرسد،خانم پرستار میگوید: صد کیلو به بالا نمیتوانیم ام.آر .آی بگیریم.میگویم صد کیلو نیستم.باکفش ولباس زمستانه مرا روی ترازو میفرستد که عدد ۹۵ را نشان میدهدو بعد میگوید ۹۵ کیلو هم نمیگیریم وآدرس بیمارستانی تقریبا خارج از شهر را میدهد.آنجا برای چهل روز بعد وقت میدهند ومرکز دیگری هم برای نوارعصب وعضله،پنجاه روز وقت میدهند.بعد از چند روز علائم شبیه کرونا از صدقه سر معطلی در مرکز رادیولوژی شروع میشود وبعد از دو هفته به چنان حالی دچار میشوم که پسر وعروسم مرا به اورژانس یکی از بیمارستانها میبرند.آنجا هم اگر بخواه شرح دهم،مثنوی هفتاد من کاغذ است.شاید صد بیمار با یک پزشک ویک پرستار.

کد نسخه ها یکماه بیشتر اعتبار ندارد،اینبار که پسرم فقط برا ی تمدید کد مراجعه میکند،باز دویست هزار تومان ویزیت پرداخت میکند و وقتی بر میگردد ،آقای دکتر برای دو مرکز مختلف ودو روز مختلف،در یک نسخه وبا یک کد نوشته و وارد سیستم شده.

به نظرم باز یکی از آزمایش ها آزاد حساب شود،اگر تا آن روز ایراد دیگری پیش نیاید.

+ نوشته شده در دوشنبه سی ام بهمن ۱۴۰۲ ساعت 1:18 توسط مینو چهر میرزاده  | 

زمزم...
ما را در سایت زمزم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : milad321o بازدید : 27 تاريخ : جمعه 11 اسفند 1402 ساعت: 20:34